جُغدِ سفید

دوست داشتنیه من...

تکیه داده به دیوار و نگاهم میکنه...دستشو محکم گرفتم...آهنگ گوش میدیم و خواننده میگه...just say a word... ولی میدونم که حرفی نمیزنه...شنوای خوبیه...میتونم ساعتها باهاش حرف بزنم و اون گوش بده...تهش هم بغلش کنم و آروم بشم...دو سالی بود نداشتمش...قهر بود...پاهاشو از دست داده بود...مقصر من بودم که نتونستم ازش به خوبی مراقبت کنم...و حالا چند روزی میشه که سالم برگشته...همونطوری مثل قبل...با شال گردن قرمزش...و چقدر خوشحالم کرد با حضورش...این بار قول دادم که اتفاق قبل تکرار نشه و همیشه کنارش باشم و ازش مواظبت کنم...

یک ببره قرمز کوچک...عروسک دوست داشتنی من...

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan