شنبه ۵ دی ۹۴
اصرار به دوست داشتن...آدمی که دوست داشتنت را نمیفهمد...اشتباه نیست...حماقت نیست...بدشانسی نیست...اصلا هیچی نیست...
فقط یک روز آنقدر خسته میشوی...که خودت را بر میداری و میروی...
میروی تا اثر دوست داشتن او محو شود...و بعدها...شاید سالها...ماه ها...
وقتی روی نیمکتی نم گرفته از باران نشسته ای...رو به رویت زوجی را میبینی که خوشحال اند...فرزندشان بالا و پایین میپرد...بغض نمیکنی...ناراحت نمیشوی...حسی نداری...فقط از ذهنت میگذرد...آخرش کسی که دوست داشتنش را بفهمد پیدا کرد...
لبخندی به افکارت میزنی...صحنه را ترک میکنی...و به زندگی پر از بی تفاوتی ات ادامه میدهی...