جمعه ۲ بهمن ۹۴
امروز...نه منظورم دیروزه...دیروز فهمیدم یک جای کارم اشتباه شده...با خودم میگفتم تموم شد...همه چی تموم شد...هی تکرار میشد...که تموم شده...این همه تلاش دود شده...شاید واقعا هم تموم شده باشه...و من امید واهی دارم...
امید واهی داشتن اشتباهه...مثل این میمونه که به یه آدمی که میدونه امتحانشو بد داده و نمره خوبی در انتظارش نیست...بگی نمره خوبی میگیری ناراحت نباش...
این امید یعنی مرگ... وقتی تهش هیچی نیست...
به خودم آفرین میگم بابت تحمل این کار...تحمل اینکه سر آدم های پر حرف اطرافم فریاد نمیزنم...